ما چند
خبر از اخبار غيبي امام صادق(ع) را نقل ميكنيم كه خود دلالت بر ايمان شهودي امام
صادق دارد:
1ـ محمد
بن عبدالله ميگويد: «عبدالحميد كه يكي از روايان فقه شيعه است، در زندان
بود. روز عرفه در مكه خدمت امام صادق رسيدم و از زندان و مضيقۀ عبدالحميد با ايشان
صحبت كردم. امام صادق دعا كردند و بعد
فرمودند: رفيقت از زندان آزاد شد. موقعي كه از مكه برگشتم و با عبدالحميد تماس
گرفتم، معلوم شد همان ساعت كه امام صادق دعا كرد و بعد خبر آزادي عبدالحميد را داد، او از زندان
آزاد شد.1]»
2ـ مهزم
مي گويد: «براي ديدن امام صادق(ع) به
مدينه رفتم و منزلي اجاره كردم. پس از مدتي تمايلي به كنيز صاحب خانه پيدا كردم و
روزي دست او را با شهوت فشار دادم. همان روز به خدمت امام رسيدم و حضرت فرمودند:
امروز كجا بودي؟ من به دروغ گفتم كه صبح را در مسجد به سر آوردم. حضرت فرمودند: اَمَا
تَعْلَمُ اَنَّ هَذَا لاَيُنَالُ اِلاَ بِالْوَرَعِ؛ يعني: آيا نميداني به مقام ولايت، جز با ورع و
پرهيزكاري نميتوان رسيد؟»2]
3ـ ابي
بصير ميگويد: «روزي من جنب بودم و چون ديدم كه عدهاي به خدمت امام صادق ميروند،
من هم با حالت جنابت رفتم. حضرت فرمودند: آيا نميداني به خانههاي ما جنب نبايد وارد شود؟»3]
4ـ
شقراني ميگويد: «روزي منصور دوانيقي به افرادي جايزه و عطا ميداد. من هم بر در
خانۀ او ايستاده بودم كه امام صادق آمد. جلو رفتم و از ايشان خواستم كه از منصور
براي من هم عطايي بگيرد. حضرت در مراجعت چيزي را كه برايم گرفته بود، به من داد و
فرمود:
اَلْحَسَنُ لِكُلِّ اَحَدٍ
حَسَنٌ وَمِنْكَ اَحْسَنُ لِمَكَانِكَ مِنّا، اَلْقَبِيحُ لِكُلِّ اَحَدٍ قَبِيحٌ
وَمِنْكَ اَقْبَحُ لِمَكَانِكَ مِنّا.
كار
نيكو از هر كه سر زند خوب است و از تو بهتر؛ چون منسوب به مايي، و كار زشت از هر
كه سر زند بد است و از تو بدتر؛ چون منسوب به مايي.»
شقراني
ميگويد: «اين كلام اشارهاي بود به كار زشت من؛ زيراگاهي در خفا شراب ميخوردم.»4]
پي نوشت
ها:
[1].
مناقب شهر آشوب ره ج 4 ص 247 و 275.
[2].
مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 326.
[3].
مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 226 از صدوق ره
ـ ارشاد مفيد ج 2.
[4].
ربيع الابرار زمخشري ـ منتهي الآمال ج 2 باب 8 فصل.